جدول جو
جدول جو

معنی ته تغاری - جستجوی لغت در جدول جو

ته تغاری
آخرین فرزند خانواده
تصویری از ته تغاری
تصویر ته تغاری
فرهنگ فارسی عمید
ته تغاری(تَهْ تَ)
آنچه در ته تغارماند از ماست و غیره. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) ، به مزاح، فرزند بازپسین زن که پس از آن نزاید. بچۀ آخرین زنی. فرزند واپسین. عجزه. زکرمه. ابن هرمه. ابن عجزه. (از یادداشتهای مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
ته تغاری
آنچه از ته تغار مانده از ماست و غیره، بچه آخر زن
تصویری از ته تغاری
تصویر ته تغاری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ)
ده کوچکی است از بخش ماهان شهرستان کرمان که در 42 هزارگزی جنوب ماهان و 20 هزارگزی راه شوسۀ کرمان به بم واقع شده و 15 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
قسمت تحتانی تالار و بنایی چوبی که بر روی چهار پایه ای که
فرهنگ گویش مازندرانی
همانند تو
فرهنگ گویش مازندرانی